حضور جوانان در
انتخابات و مشارکت سیاسی
انتخابات و مشارکت سیاسی از اصول عمده و اساسی در
نظامهای دموکراتیک شناخته شده و اساس دموکراسی را تشکیل میدهند. در نظامهای
مردمسالار، مدرن و انکشافیافته، نقش مردم در انتخابات و مشارکت سیاسی بیشتر
محسوس بوده و مردم، به ویژه جوانان خود را مکلف به تعیین سرنوشت خود و جامعه
دانسته و در راه تحقق آن از هیچ گونه سعی و تلاش دریغ نمیورزند.
انتخابات فرایندی است که طی آن مردم زعیم ملی
(رییس جمهور)، اعضای شورای ملی (پارلمان)، رهبران سیاسی و رهبران سایر نهادهای
ممثل ارادهی جمعی خویش را انتخاب میکنند. انتخابات فرصتی را فراهم میآورد که
مردم به طور آزادانه و بدون هراس و فشار، برای تعیین سرنوشت سیاسی خود رأی میدهند
و رهبران خود را انتخاب میکنند.
انتخابات میدان تلاش و رقابت نامزدهای انتخاباتی
برای کسب آرای مردم نیز گفته میشود که هر یک از این نامزدها باطرح برنامههای
مشخص، دانش و شخصیت سیاسی- اجتماعی خود را در معرض قضاوت مردم قرار میدهند و
مردم در جریان این پروسهی ملی، به این نامزدها و برنامههایشان رای میدهند
و بر اساس آرای مردم، قدرت سیاسی و حاکمیت ملی برای مدت معینی در کشور شکل میگیرد.
انتخابات در گذرگاه زمان همراه با توسعهی مناسبات و تعاملات فکری بشر، دچار
تحول و دگرگونی بوده است. مشارکت از طریق حق رای و حضور در صحنهای انتخابات از
اواخر قرن نوزدهم در غرب گسترش یافت. در بیشتر کشورهای اروپایی مشارکت سیاسی و حق
رای در این دوره مقبولیت پیدا کرد و سپس در سراسر اروپا گسترش یافت. در اکثر
کشورهای اروپایی حق رای عمومی و فرصت حضور در انتخابات در نخستین دهههای قرن
بیستم اعطا شد. با این حال حق رای زنان در بیشتر کشورها بعدتر و در اوایل قرن بیستویکم،
همراه با توسعهی اندیشههای دموکراتیک و با تلاشهای بسیاری از فعالین حقوق بشر
و زنان از جانب حکومتها به رسمیت شناخته شد. میکانیسم انتخابات، با توجه به
شرایط فرهنگی و فکری هر جامعه متفاوت است، که معمولاً یک نهاد مستقل بنام کمیسیون
انتخابات یا کمیتهی انتخابات، آن را رهبری و مدیریت میکند.
در افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان و شکلگیری
حکومت تازه و تصویب قانون اساسی جدید، انتخابات به عنوان شیوهی گزینش زعما و
ادارهی نهادهای سیاسی، مدیریتی و تصمیمگیری پذیرفته شد. با حزم مادهی ۱۵۶ قانون اساسی افغانستان، پس
از بحثهای متعدد، کمیسیون مستقل انتخابات به عنوان یگانه مرجع باصلاحیت، مستقل و
نهاد برگزارکنندهی انتخابات در افغانستان ایجاد شد. طبق این ماده قانون اساسی
کشور، اداره و برگزاری انتخابات، نظارت بر هر نوع انتخابات و مراجعه به آرای عمومی
مردم در افغانستان از وظایف کمیسیون مستقل انتخابات و رسیدگی به شکایتها و تخلفات
انتخاباتی نیز از جمله وظایف و مسوولیتهای کمیسیون شکایات انتخاباتی است.
مشارکت سیاسی در معنای وسیع و عام خود عبارت است
از اشتراک شهروندان در فعالیت و تصمیمگیریهای سیاسی در جامعه میباشد. در حقیقت
نظام دموکراسی با مشارکت شهروندان در فعالیتهای سیاسی شکل میگیرد و مشروعیت آن
نیز وابسته به همین مشارکت فعال شهروندان است. به عبارت دیگر، مشارکت سیاسی تبلور
ارادهی عمومی و همسان مردم و حکومت دانسته میشود که در یک روند تعریف شده منجر
به تدوین قرارداد عمومی و متعادل (قانون) و تشکیل حکومت مردم برای مردم (دموکراسی)
میگردد. فرایند مشارکت سیاسی ارادهی مردم را در ساختار مدیریت و رهبری جامعه به
نمایش میگذارد. مبنای فکری مشارکت مردم این است که قدرت سیاسی اراده و خواست مردم
است و حکومت به عنوان نهادی که مسوول اداره و حفظ توازن قدرت دانسته میشود،
همچنان باید در خدمت خواست و ارادهی مردم باشد. بنابراین مشارکت در فعالیتهای
سیاسی جز حقوق بشری و حق اساسی مردم و نیز از اصول اساسی دموکراسی به شمار میرود.
این مشارکت ممکن به گونهی مداوم و سازمانیافته باشد و یا ویژه و مقطعی، مثل
انتخابات.
بدون شک جوانان به مثابهی نسلی جدید، با انرژِی و
انگیزهی قوی، نقش بنیادی و ارزندهای در ساختار جامعه و اجتماعی ساختن سیاست
داشته و یگانه نیروی محرک اجتماع دانسته میشوند. این قشر که در اکثر جوامع، مشمول
جامعهی افغانستان اکثریت را تشکیل میدهند، بزرگترین سرمایه و چشم امید به آینده
تلقی شده و از جایگاه خاصی در اجتماع برخوردار هستند.
حضور و نقش جوانان در روند انتخابات و مشارکت
سیاسی، بسا مهم و حیاتی است. چنانچه تذکر گردید، جوانان اکثریت قاطع جامعهی
افغانستان را تشکیل میدهند. در صورتی که این اکثریت به گونه وسیع و همهجانبه در
روند انتخابات سهیم شوند، بدون شک سازنده و محرک اصلی انتخابات و در نهایت نظام
بوده، یک جامعه و نظام ایدهآل را شکل میدهند.
بحث اصلی در اینجا است که با پایهگذاری مشارکت
سیاسی و انتخابات نقش جوانان تا چه حد مهم و حیاتی بوده میتواند. متأسفانه دولت و
دولتمردان افغان با امکانات وسیع و گستردهای که در اختیار دارند، خواسته یا
ناخواسته، هیچ گونه توجهای به جوانان نکرده اند، در حالی که وظیفهی دولت است تا
برای جوانان انگیزهی فعالیت و فرصت حضور در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی را
ایجاد و زمینه یا بستر اشتراک و سهمگیری آنها را در این عرصه فراهم سازد. این حق
جوانان است که در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشته باشند. جوانان
نباید در انحصار قرار گرفته و در توهم و ابهام زندگی کنند، بلکه باید حرکت
داشته باشند و آزادانه فعالیتهای خود را در همهی عرصهها، عرصهی سیاسی،
اجتماعی، اقتصادی، دینی و فرهنگی گسترش داده و در روند انتخابات که یک روند
ملی و نهایت سازنده و بنیادی است، نقش و رول اساسی را بازی کنند.
نظر به آمار و ارقام موجود، نزدیک به ۹۰ درصد از نیروهای مسلح
کشور (سربازان اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی) که وظیفهی مقدس تأمین امنیت
شهروندان و دفاع از حریم کشور را به عهده دارند، قشر جوان تشکیل میدهد. این
جوانان اند که به منظور حفظ جان شهروندان و حفاظت از مقدسات دینی و ملی، همهروزه
جانهای عزیز خود را فدا میکنند. همین گونه در سایر عرصهها نیز بیشترین بار
مسوولیت متوجهی جوانان است. بنابراین ایجاب میکند تا حضور، نقش و سهمگیری
جوانان در پروسهی انتخابات، هم در نقش رایدهنده و رایگیرنده و هم در نقش کنترل
و نظارتکننده، همچنان گسترده و چشمگیر باشد.
اکنون ما در آستانهی انتخابات شورای ملی و اندکی
بعدتر انتخابات سرنوشتساز ریاست جمهوری قرار داریم. به یقین که این انتخابات، به
ویژه انتخابات پارلمانی پیشرو، نهایت حساس، جدی و حتا پرتشنجتر از قبل در
افغانستان خواهد بود. حضور تودهی عظیم جوانان، جوانان تحصیلکرده و مطرح کشور،
سهم و حضور گستردهی احزاب و جریانهای فعال و نووارد. در مقابل آزمندی و جاطلبی
بیش از حد زور مندان محلی و نیز نمایندگان فعلی مجلس، قطببندیهای تازه سیاسی و
اجتماعی، موضعگیریهای تند قومی و لسانی، چالشهای داخلی کمیسیون انتخابات، به
ویژه دو دستگی میان اعضای این نهاد، انتخابات پیشرو را بیپیشینه و منحصر به فرد
خواهد ساخت. با توجه به وضعیت جاری، شدت گرفتن تنشهای سمتی و زبانی در این
انتخابات غیرقابل انکار پنداشته میشود. اما با وجود این همه، حضور فعال و گسترده
جوانان تحصیل کرده و دانشور، اعم از زن و مرد در این انتخابات روزنههای امید به
آینده را بیشتر میسازد. از جانبی، حضور این جوانان باعث ایجاد انگیزه و تحرک به
سایر جوانان شده و قشر جوان را وادار میسازد تا در انتخابات سهم و حضور گسترده و
فعال داشته باشند، تا روند مردمسالاری و جوانسالاری را در افغانستان نهادینه
سازند.
در نتیجه؛ انتخابات و
مشارکت سیاسی یگانه راه رسیدن به قدرت سیاسی در افغانستان است، جز این، راه و
تدبیری نیست. پس حضور جوانان و نقد منصفانه آنها در نهادینه ساختن انتخابات و
مشارکت سیاسی و انتقال آن به متن جامعه و مبدل ساختن آن به یک اصل اجتماعی و
مردمی، امری حتمی است. با تحقق شفاف و عادلانه روند انتخابات، برندهی اصلی
انتخابات و بازیگر اصلی میدان سیاست در همه جوامع، به ویژه جامعه افغانستان جوانان
خواهند بود. آیندهی افغانستان به جوانان آن تعلق دارد. به هر اندازهای که جوانان
آگاه، فهیم، متخصص، متعهد، روشن فکر و متدین داشته باشیم. به همان اندازه جامعه
آگاه، روشن، متخصص و چیزفهم خواهیم داشت. بدون شک سرنوشت و چیستی انتخابات پیشروی
شورای ملی همچنان به جوانان گره خورده و مستقیماً متأثر از سهمگیری و حضور فعال و
همهجانبهی جوانان است.
No comments:
Post a Comment